خاطرات استاد عزتالله انتظامی
من عزت هستم، عزت یدالله، بچه سنگلج...
ایده این گفت و گو و عکس خاص، «چهار نسل انتظامی» ،کمی قبل از نوروز
امسال و برای شماره ویژه نوروزی به ذهنم آمد. با استاد در میان گذاشتم،
مطلوبشان نبود، پذیرفتم و صبر کردم.
نمیدانستم چه کسی را جانشینشان کنم. تا اینکه در میانه بهار امسال، وقتی
در آلمان برای سومین مرتبه(پس از گاوخونی و حکم) در فیلم زادبوم (ابوالحسن
داودی) همبازی ایشان بودم، پیشنهاد را دوباره مطرح کردم و ایشان نیز با سعه
صدر فراوان پذیرفتند و بالاخره اندکی پیش از سالروز تولدشان این مهم انجام شد.
در هنگام صحبت، همانقدر که حواسم به پرسیدن سوالهای کمتر پرسیده شده بود،
مایل بودم که استاد خسته نشوند. هیچ وقت تصور نمیکردم که 93 دقیقه بدون وقفه
صحبت کنیم. در این میان بینهایت سپاسگزار خانواده محترم آقای مجید انتظامی و
به خصوص دختر مهربانشان هستم که مرا یاری دادند.
در آخر، این مقال را در تابلوی افتخاراتم ثبت میکنم و آن را مدیون آقای بازیگر
سینمایمان هستم که محبتشان شامل من کوچک شد و امیدوارم که از این مصاحبت
راضی بوده باشند. آمین.
ادامه مطلب